دختر من باهوشه
روژین جونم عزیز دلم نمیدونی من چقدر کیف میکنم وقتی میبینم انقدر به یادگیری علاقه نشون می دی یعنی عاشق یادگیری هستی و دوست داری هر کار جدیدی رو یاد بگیری تا الان تونستی ١٢٠ تا کلمه انگلیسی رو یاد بگیری. وای این خیلی خوبه و خوبتر از اون اینه که یه ترم زبانکده رفتی و یه عالمه مکالمه یاد گرفتی میتونی اسم و فامیلت رو بگی رنگ لباس و کفشتو بگی و اینکه در مورد وضعیت هوا جواب بدی که هوا چطوره؟میتونی بگی دلت چی میخواد و یا چه رنگی رو دوست داری؟و خیلی چیزای دیگه الهی مامان فدات بشه.روزی که بردمت زبانکده ثبت نامت کنم خیلی خوشحال بودی ولی اونجاگفتن که خیلی کوچیکه و از الان نمیتونه یاد بگیره و تو هم هی میگفتی مامان بگو که من یه عالمه ازت لغت یاد گرفتم منم گفتم که حدود ٨٠ تا لغت بلده بعد دفتر لغتت رو دادم اقایی که اونجا بود چند تاشو ازت پرسید تو هم جواب دادی گفت باشه بیارش از معلمت هم(مینا جون)خیلی خوشت اومده بود اونجا هم مکالمه و شمردن اعداد تا ١٠ و شمردن حروف ها را ویه عده لغت ها رو یاد گرفتی یه روز معلمت بهم گفت با اینکه از همه بچه های کلاس کوچک تره ولی یادگیریش خیلی سریعتره.ولی انگار اخر اخرای کلاس چون من همش تو بهزیستی دوره داشتم و خاله جون هم مشغول مراقبت از مادر شوهرش بود که سکته کرده بود و اننه هم عمل کرده بود و تو رختخواب بود نمیتونستیم خوب بهت برسیم البته فاطی جون نگهت می داشت و حسابی هوا تو داشت ولی چون بقیه مشغول بودن و منابع توجهت کم شده بود همش بهونه گیر شده بودی و میگفتی یا تو هم بیا با من بشین کلاس یا من نمیرم.به خاطر همین صلاح دیدم که دیگه ترم دوم رو نری و دوباره تو خونه ادامه بدیم. جدیدا هم فقط میگی بهم شعر یاد بدین بخونم.و یه عالمه شعر یاد گرفتی و در ضمن میتونی یه عالمه کلمه فارسی رو که مینویسم بخونی افرین دختر باهوش من